اومدم گودیِ قتلگاه تو
چی شده صورت مثل ماه تو
تورو میزنن جلو چشای من
مگه چی بوده عمو گناه تو
حرمله نذاشت تورو صدا کنم
نیزه هارو از تنت جدا کنم
من بمیرم باید هر جوری شده
موتو از پنجه ی شمر رها کنم
رفته رو سینت میزنه با پاش
بی وضو موی تورو گرفته تو دستاش
خونتو ریخته خونِ تو چشماش
بی وضو موی تورو گرفته تو دستاش
... ای عمو جانم، ای عمو جانم
ای عمو جانم عمو جانم عمو جانم ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمه از خیمه زبون گرفت عمو
حتی قلب آسمون گرفت عمو
خون میریزه چقد از جراحتت
خاک کربلارو خون گرفت عمو
دیگه با هرچی که داشتن زدنت
حتی جا نمونده روی بدنت
من میخواستم کمکت کنم ولی
دست من سپر شد افتاد رو تنت
توی آغوشت میکشم هی آه
روی سینت میشه قتلگاهه عبدالله
مرکبا دارن. میرسن از راه
روی سینت میشه قتلگاهه عبدالله
... ای عمو جانم، ای عمو جانم
ای عمو جانم عمو جانم عمو جانم ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاش بشم شمع شب تار بقیع
سر بذارم روی دیوار بقیع
آب بشم بسوزمو گریه کنم
تا سحر برای زوار بقیع
نه چراغو نه رواقو سایه بون
سایه بونش شده سقف آسمون
نه صدای گریه های زائرا
نه شبای جمعه داره روضه خون
نذر صحن تو اشک الآنم
ای غریبه بی حرم جانم حسن جانم
خاک پای تو چشم گریانم
ای غریب بی حرم جانم حسن جانم
... ای حسن جانم، ای حسن جانم
ای حسن جانم حسن جانم حسن جانم ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روی زخم نه فلک نمک زدن
دلت آیینه شدو تَرَک زدن
روز کشتنت همون دوشنبه بود
که جلوت مادرتو کتک زدن
تو پریدی ولی رد شد از سرت
دست سنگینی که خورد به مادرت
دیدی آخرش دوتا گوشوارشو
تیکه تیکه ریخته بود دور و برت
آخ زبونم لال حرفشم درده
مادرت مسیر برگشتشو گم کرده
اون که سیلی زد خیلی نامرده
مادرت مسیر برگشتشو گم کرده
... ای حسن جانم، ای حسن جانم
ای حسن جانم حسن جانم حسن جانم ...
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد