لحظه ها لحظه های رویایی ( مدح خوانی )
کبوترت زخمیه پر می خواد ، تو بی سری کِی این تر سر می خواد ( شور )
بازم حرفای احساسی ، به اسمی که روش حساسی ( شور )
نامت هنوز هم هیجان می دهد مرا ( شعرخوانی )
یا حسین به یاد حرمتَم هر تَپش ( شور )
باز زدم آقا به تو رو ، من ِ بشکسته سبو ( شور )
نامت هنوز هم هیجان می دهد مرا
این پرچم سیاه تکان می دهد مرا
من گریه می کنم عوضش مادرت به حشر،
از آتش عذاب امان می دهد مرا
روزی ِمن به مجلس اشک تو بسته است
اصلا همین عزاست که نان می دهد مرا
خوردم زمين و نام تو را بردم ای حسين
این دست خیر توست توان می دهد مرا
در ازدحام روز قيامت دلم خوش است
انگشت مادر تو نشان می دهد مرا
من دست خالی آمده ام ، دست من بگیر
یا ایـــــها العزیز و یا ایـــها الامـــــیر
دیدگاه ها
6 دیدگاه